-
میترسم
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1396 12:47
چشم هایم را میبندم و برای خودم یک شهر فوق العاده پیشرفته را تصور میکنم:ساختمان های بلند، اتوموبیل های لوکس،کارخانه های پر رونق با محصولات فراوان،مردمی با لباس های شیک،جاده ها و خیابان های صاف و یکدست،انواع تکنولوژی های نوین در اختیار آدم ها و هزاران امکانات رویایی دیگر.یک دفعه صدای بلند رد شدن ماشین حواسم را پرت میکند...
-
شروع یه کار ولو مفید جدید:الان نه به هیچ عنوان!
یکشنبه 10 اردیبهشت 1396 22:47
درسته من اومدم که بهتر و بهتر بشم ولی الان قصد دارم کارای نصفه و نیمه ی قبلمو جمع و جور کنم وتا اونا رو نبندم سراغ یه کار جدید نمیرم.یه اولتیماتوم 3 ماهه هم به خودم دادم که تموم شون کنم. بعضی وقتا فک میکنم دلیل اینکه این همه کار از یاد گرفتن یه مهارت جدید, یه ورزش جدید ,یه زبان جدید,برنامه ریزی برای یه تحول معنوی جدید...
-
غرغر کردن آسونه یا سخته؟
یکشنبه 10 اردیبهشت 1396 22:43
بی کولر و پنکه تو اتاق نشستم و دارم به قبل تر ها فک میکنم.هوا چند ساله که بی رویه گرم شده و از چند سال قبل من شدیدا به این گرما غر زدم.با اعصاب خوردی همین که رفتم بیرون گفتم وای چقد گرمه وای تاکسی چرا گیر نمیاد وای چرا اتوبوس کولر نداره همین که رسیدم جایی گفتم وای چرا اینجا کولر نداره وای چرا رو دور تند نیست وای چقد...
-
آغاز(پست ثابت)
یکشنبه 10 اردیبهشت 1396 22:37
به نام خداوند رنگین کمان * خداوند بخشنده ی مهربان خیلی ساده تصمیم گرفتم آدم بهتری باشم.عادتهای بدی دارم که باید ترک شوند و عادتهای خوبی که ندارم و باید ساخته شوند.چیزهای زیادی هست که باید یاد بگیرم.میخواهم دنیای بهتری بسازم پس از خودم شروع میکنم تا یک چند میلیاردم دنیا را بهتر کنم.هرچند آهسته اما ان شاءالله...
-
آغاز دوباره
سهشنبه 29 فروردین 1396 23:44
باید دوباره شروع کنم یادداشت های وبلاگ قبلی را منتقل کنم و کلی حرف نگفته ی امسال و پارسال رو بزنم