گفتم حال و احوال این روزهای دو سال پیش خودم رو به خودم یادآوری کنم شاید کمی بهتر بتونم نفس بکشم دو سال پیش این روزها
خیلی خرامان و آسوده خاطر رفتم دکتر که چرا بدنم متوجه نیست الان سر ماه شده.خانم دکتر: بارداری؟
من:نه
کمی بعد..
خانم دکتر:بارداری.
وتمام :-)
البته یاداوری های من ادامه دارد