عجب سال شگفت انگیزی اینقدر شگفت انگیز که
هنوز به این نتیجه نرسیدم که داره تمام میشه
یعنی اینقدر حوادثش پیوسته بود که احساس میکنم هنوزم باید ادامه داشته باشه
ولی نمیدونم چرا اصلا نگران کرونا نیستم
بگیرم نگیرم
بمیرم نمیرم
اصلا برام مهم نیس
فقط گویا بچه های کوچول نمیگیرن یا با احتمال کمی میگیرن به خاطر همین تو فکر فندق نیستم
دیگه خودم اصلا مهم نیست بگیرم یا نه
خسته شدم از بس از ترس فندق مریض نشدم اصلا شاید دوست داشته باشم مریض بشم دیگه از مادری استعفا میدم