باید کارا رو جمع و جور کنم که میخوام برم راحت همه چیز رو تحویل بدم مدام دارم دست و پا میزنم یاد روزایی که در به در دنبال کار بودم می افتم
یاد روزای خیلی سخت با فندق
و افق اینده ی گرونی میاد جلوی چشمم
دستم به هیچی نمیره
خدایا کمکم کن