عرضم به حضورتون که حسابی شلوغ شده سرم.یادتون هست که گفتم چشمم آب نمیخوره که اینجا (تو محل کار جدید)هم
احتمالا باید برم کارای دم دستی و روتین انجام بدن و آه و ناله میکردم که آه از کار تخصصیزد و یه خورده ارتقا پیدا کردم نه اونقدر که تخصصی خودم باشه ها ولی خوب بهتر از قبل بود
حالا دیگه افتادم رو یه مرحله ارتقا دیگه ، ولی اصلا نمیخوامش.نمیتونم نه هم بگم.نمیتونم قید کار رو هم بزنم خیلی جام خوبه.
خلاصه اینکه حسابی سرم شلوغ شده سر کار .نمیرسم راحت و بی استرس کارامو انجام بدم.بعدم کار حساستره و زیر ذره بین تره.شاید با این جایگاه شغلی قراردادم طولانی مدت تر بشه و خوب در دراز مدت خیلی برام خوبه ولی خوب ،الان نمیخوامش،نمیشد فریز میشد برای چند سال دیگه!
من یادم نرفته چقدر در به در دنبال کار خوب میگشتم ولی الان شرایطم واقعا با هاش جور نیست
از طلا بودن پشیمان گشته ایم
مرحمت فرموده ما را مس کنید
مدیرمون به من گفت یه کم تحمل کنم به این کارها و مسوولیتهای جدید هم عادت می کنم. فکر کنم بهتره هر دومون اینو امتحان کنیم. نظرت چیه؟
الان به نظر خودم جا افتادم و بهتر شدم.هی از بیم تمدید قراردادم باید داخل خودم بریزم از این نظر که نمیتونم هیچ حرفی درموردش بزنم میگم احساس ضعف میکنم وگرنه شاید اگر دستم برای غر زدن باز بود ،غر میزدم کارم رو هم میکردم بعد همین جا افتادن هم اتفاق می افتاد
ممنون دوستی
از تجربه های جدید استقبال میکنم
کلا کار خوب وقتی پیدا میشه که نمی خوای یا نمی تونی ولی باید سختی رو تحمل کرد
آه بله سختی رو باید تحمل کرد اما به چه قیمتی
چرا که نه .همیشه اولین قدمها سخته ولی بعدش ترسها کمتر میشن و قدمها استوارتر .
حتما همین طوره
بیشتر ما پیشرفت نمیکنیم یا حتی تلاش نمیکنیم از مشکلات فعلی رها بشیم چون حتی موقعیت های ناراحت کننده ی شناخته شده ی فعلی رو به موقعیت احتمالا خوب آیتده ترجیح میدیم
سلان
تبریک بخاطر ارتقا کاری .ان شاالله که از پس این مرحله هم بر میایید
مرسی.یعنی میشه که بشه؟
سلام
به زودی به کار جدید عادت میکنین و اون وقت لذتشو میبرین!
اندکی صبر
سلام
اون وقت تازه میخوایم عادت کنیم و لذت ببریم ،می افتیم تو چالش بعدی!